به گزارش پایگاه خبری 598، به نقل از در هفته سی و دوم کتابخوانی پایگاه خبری سراج24 قصد داریم به معرفی کتاب «نسل مضطرب» نوشته جاناتان هایت که توسط نشر نوین منتشر شده است، بپردازیم.
درباره کتاب
هایت در این کتاب به بررسی عمیق و جامع پدیدهای میپردازد که او آن را بازآرایی بزرگ دوران کودکی مینامد. هایت با استفاده از دادههای گسترده و تحلیلهای دقیق، تصویری نگرانکننده از وضعیت سلامت روان نسل جدید ارائه میدهد.
کتاب با طرح این پرسش اساسی آغاز میشود که چرا در بسیاری از کشورها، به طور ناگهانی و تقریبا همزمان، شاهد افزایش چشمگیر اختلالات روانی در میان نوجوانان و جوانان هستیم. هایت برای پاسخ به این سوال، به بررسی عوامل مختلفی میپردازد که به باور او در شکلگیری این بحران نقش داشتهاند.
یکی از محورهای اصلی کتاب، تأثیر فناوریهای دیجیتال و به ویژه شبکههای اجتماعی بر رشد و تکامل مغز کودکان و نوجوانان است. هایت توضیح میدهد که استفاده گسترده و زودهنگام از این فناوریها، الگوهای طبیعی رشد مغز را مختل کرده و منجر به افزایش اضطراب، افسردگی و سایر مشکلات روانی شده است.
نویسنده در فصلهای مختلف کتاب، به بررسی جنبههای گوناگون این بازآرایی میپردازد. او نشان میدهد چگونه تغییرات در شیوههای فرزندپروری، کاهش بازیهای آزاد و فعالیتهای بدون نظارت، و افزایش فشارهای تحصیلی و اجتماعی، همگی در ایجاد این اپیدمی سلامت روان نقش داشتهاند.
یکی از نکات قابل توجه کتاب، تأکید هایت بر تفاوتهای جنسیتی در تأثیرپذیری از این تغییرات است. او با ارائه شواهد آماری نشان میدهد که دختران به طور خاص آسیبپذیرتر بودهاند و نرخ اختلالات روانی در میان آنها با سرعت بیشتری افزایش یافته است.
هایت در بخشی از کتاب به بررسی نقش رسانههای اجتماعی در شکلگیری هویت و عزت نفس نوجوانان میپردازد. او توضیح میدهد چگونه مقایسههای مداوم و غیرواقعی در فضای مجازی میتواند به احساس ناکافی بودن و اضطراب مزمن منجر شود.
یکی از نقاط قوت کتاب، رویکرد متعادل هایت در بررسی موضوع است. او ضمن هشدار درباره خطرات فناوریهای دیجیتال، از نگاه یکجانبه و شیطانسازی این فناوریها پرهیز میکند. در عوض، او خواننده را به درک پیچیدگیهای موضوع و لزوم یافتن راهحلهای متوازن دعوت میکند.
نویسنده در بخش پایانی کتاب، راهکارهایی برای مقابله با این بحران ارائه میدهد. او بر اهمیت بازگرداندن استقلال و آزادی عمل به کودکان و نوجوانان تأکید میکند و پیشنهاداتی برای والدین، مربیان و سیاستگذاران ارائه میدهد. این پیشنهادات شامل محدود کردن استفاده از گوشیهای هوشمند، تشویق فعالیتهای فیزیکی و اجتماعی در دنیای واقعی، و بازنگری در سیاستهای آموزشی است.
یکی از جنبههای قابل تحسین کتاب، استفاده گسترده هایت از دادههای علمی و تحقیقات معتبر است. او با دقت و وسواس، شواهد موجود را بررسی میکند و از نتیجهگیریهای شتابزده پرهیز میکند. این رویکرد علمی به کتاب اعتبار قابل توجهی میبخشد.
با این حال، برخی منتقدان معتقدند که هایت در برخی موارد بیش از حد بر نقش فناوری تمرکز کرده و ممکن است عوامل دیگر مانند فشارهای اقتصادی و اجتماعی را کمرنگتر جلوه داده باشد. همچنین، برخی استدلال میکنند که راهحلهای پیشنهادی او ممکن است در عمل با چالشهای اجرایی روبرو شوند.
در نهایت، کتاب «نسل مضطرب: چگونه بازآرایی بزرگ دوران کودکی موجب همهگیری بیماریهای روانی می شود؟» اثری چند لایه، تأملبرانگیز و به شدت مرتبط با چالشهای امروز جامعه است. هایت با ترکیبی از دادههای علمی، تحلیلهای هوشمندانه و پیشنهادات عملی، چشماندازی جامع از یکی از مهمترین چالشهای عصر ما ارائه میدهد و خواننده را به تفکر عمیقتر درباره آینده کودکان و نوجوانان فرا میخواند.
سیمکشی مجدد عظیم ذهن کودکان صرفاً به تغییرات در فناوریهایی محدود نمیشود که روزهای کودکان را پر کرده و ذهن آنان را شکل میدهند. این داستان روی دیگری هم دارد: گرایش بزرگسالان به محافظتِ مفرط از کودکان که البته نیتی خیرخواهانه دارد، اما عواقبی فاجعهبار در پی خواهد داشت. کودکان برای رشد باید بتوانند آزادانه بازیهای خود را برگزینند. چنین امری ضروری است و در تمامی گونههای پستانداران ماهیتی مشهود دارد.
چالشها و شکستهای کوچکی که حین این بازیها رخ میدهند، همچون نوعی واکسن، کودکان را مهیا میکنند تا بعد از این بتوانند با چالشهای بسیار بزرگتری روبهرو شوند. اما بنا به دلایل مختلف تاریخی و جامعهشناختی، فراوانی بازیهای آزادانه از دهۀ ۱۹۸۰ رو به افول نهاد و در دهۀ ۱۹۹۰، این افول سرعت گرفت. بزرگسالان آمریکایی، بریتانیایی و کانادایی هر روز بیش از قبل تصور کردند که اگر به کودکشان اجازه دهند بدون نظارت در بیرون از خانه بازی کنند، به دام آدمربایان و مجرمان جنسی خواهند افتاد.
همزمان با متداولتر شدن و جذابتر شدن رایانههای شخصی بهعنوان ابزاری برای گذراندن اوقات فراغت، بازیهای عاری از نظارت در فضای بیرون منزل نیز کمتر شدند که جاناتان هایت این دوران را دوران آغاز گذار از “کودکیِ مبتنی بر بازی” به “کودکیِ مبتنی بر تلفن” تلقی میکند. بسیاری از کودکان، طی فرایند گذار از کودکیِ مبتنی بر بازی به کودکیِ مبتنی بر تلفن، از ماندن در خانه و مشغول شدن به بازیهای آنلاین کاملا خشنود بودند، ولی همین وضع سبب شد آنان کمتر در معرض انواع تجارب چالشبرانگیز فیزیکی و اجتماعی قرار بگیرند.
بهعلاوه، کودکانی که اوقات بازی و زندگی اجتماعیشان به فضای آنلاین منتقل شد خود را، بهنحوی فزاینده و غالباً زیانبار، در فضاهای مربوط به بزرگسالان، مصرف محتواهای مربوط به بزرگسالان و تعامل با بزرگسالان سرگردان یافتند. بدینترتیب والدین در همان حالی که میکوشیدند جلوی خطرات و آزادیهای فرزندانشان در دنیای واقعی را بگیرند، درمجموع و غالباً ناخواسته استقلال کامل در دنیای مجازی را به آنان اعطا کردند. چنین وضعی تا حدی بدین سبب بود که درک اتفاقات جاری در فضای مجازی برای اکثر والدین دشوار بود، چه رسد به اینکه بدانند چه چیزی را چگونه باید برای فرزندانشان محدود کنند.
ادعای اصلی جاناتان هایت در کتاب نسل مضطرب این است که همین دو گرایش -محافظت مفرط از فرزندان در دنیای واقعی و محافظت اندک از آنان در دنیای مجازی- دلایل اصلی بدل شدن متولدان پس از ۱۹۹۵ به نسل مضطرب هستند.
بخشهای مختلف کتاب نسل مضطرب
کتاب نسل مضطرب چهار بخش دارد: بخش نخست شامل یک فصل است که طی آن، واقعیتهای مربوط به افول تندرستی و بهزیستی روانی افراد در سنین نوجوانیِ میانه در قرن ۲۱ تشریح شده است و نشان میدهد که تغییر سریع به دوران کودکیِ مبتنی بر تلفن تا چه حد ویرانگر بوده است. افول تندرستی روانی در قالب افزایش شدید نرخ اضطراب، افسردگی و خودزنی نمود یافته است که از اوایل دهۀ ۲۰۱۰ آغاز شده و بیشترین آسیبها را بر دختران وارد آورده است. در مورد پسران، وضعیت پیچیدهتر است؛ این مشکلات (البته بهجز نرخ خودکشی) اغلب در پسران کمتر افزایش یافتهاند و گاهی کمی زودتر آغاز میشوند.
جاناتان هایت در بخش دوم کتاب نسل مضطرب، به پیشزمینۀ ماجرا میپردازد. بحران سلامت روانِ دهۀ ۲۰۱۰ در افزایش ترسهای والدین و محافظت مفرط آنان از فرزندانشان در دهۀ ۱۹۹۰ ریشه دارد. او نشان خواهد داد که چگونه تلفنهای هوشمند در همراهی با محافظت مفرط والدین، بهسان “مسدودکنندههای تجارب” عمل میکنند و اجازه نمیدهند کودکان و نوجوانان به کسب تجارب اجتماعی عینی که بیش از هر چیزی به آنها نیازمندند-از بازیهای مخاطرهآمیز و کارآموزیهای فرهنگی گرفته تا مناسک گذار و دلبستگیهای عاشقانه- بپردازند.
هایت در بخش سوم کتاب نسل مضطرب پژوهشهایی را ارائه میدهد حاکی از آنکه دوران کودکیِ مبتنی بر تلفن از بسیاری جهات رشد کودک را مختل میسازد. سپس بر دختران متمرکز میشود تا نشان دهد که میان استفاده از رسانههای اجتماعی و بروز بیماریهای روانی، فقط پای یک همبستگی صرف در میان نیست، بلکه رسانههای اجتماعی سببسازِ این بیماریها هستند. ضمناً توضیح خواهد داد که چگونه پسران از مسیری قدری متفاوت به افول تندرستی روانشناختی دچار میشوند.
در بخش چهارم، جاناتان هایت به تشریح اقداماتی میپردازد که اکنون قادریم انجام دهیم و باید انجام بدهیم. بر اساس پژوهشها، رهنمودهایی ارائه خواهد داد که شرکتهای فناوری، دولتها، مدارس و والدین جهت خروج از انواع “مشکلات اقدام جمعی” میتوانند انجام دهند.
درباره نویسنده
جاناتان هایت زادهٔ ۱۹ اکتبر ۱۹۶۳ ، روانشناس اجتماعی و استاد دانشگاه نیویورک اهل ایالات متحده آمریکا با تخصص روانشناسی اخلاق است. او از سوی دو مجلهٔ فارن پالیسی و پراسپکت در فهرست برترین اندیشمندان جهان جای گرفتهاست.